مشاوره بازاریابی و توسعه بازار

مشاوره مدیریت کسب وکار ، بازاریابی و بازارسازی، مشاوره برند، مشاوره تبلیغات و ...

مشاوره بازاریابی و توسعه بازار

مشاوره مدیریت کسب وکار ، بازاریابی و بازارسازی، مشاوره برند، مشاوره تبلیغات و ...

مشاوره بازاریابی و توسعه بازار

محمدرضا محمودی
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت کسب و کار (MBA) گرایش مدیریت بازاریابی در موسسه آموزش عالی نور طوبی (تهران)
دارای مدرک مدیریت و بهره وری بازار از سازمان مدیریت صنعتی مشهد
عضو انجمن علمی بازاریابی ایران
عضو انجمن مدیران اجرایی ایران

آخرین نظرات
نویسندگان

۲ مطلب با موضوع «مدیریت بازاریابی» ثبت شده است

۲۶
فروردين

علم بازاریابی شاهد تلاشها و تحقیقات قابل توجهی در زمینه موضوع اخلاق بوده است. این مساله به این دلیل است که بازاریابی، به صورت عام و بویژه رابطه خریدار- فروشنده، حیطه­ای است که مشکلات اخلاقی زیادی در آن به وقوع می پیوندد (ویتل و فستروند، 1987). در حال حاضر تحقیقات گسترده ای با تمرکز بر اخلاق در حال انجام می­باشد، اما غالب این تحقیقات از تعامل دو جانبه خریدار- فروشنده بر جنبه فروشنده تمرکز یافته است و مطالعات نسبتاً اندکی در خصوص اخلاق با توجه به جنبه مصرف‌کننده صورت پذیرفته است. غالب جنبه‌های رفتار مصرف کننده متاثر از اخلاق می باشد. لذا «اخلاق مصرف­کننده» به عنوان قوانین اخلاقی، اصول و استانداردهایی که رفتار یک شخص (یا گروه) را در زمینه انتخاب، خرید، استفاده یا فروش یک کالا یا خدمت هدایت می نماید، تعریف می شود(مانسی و ویتل، 1993).

 

بازاریابی همواره در جامعه متهم به استفاده از دروغ، تقلب، تجاوز به حریم خصوصی افراد، آلودگی های زیست محیطی، ترویج مصرف­گرایی و بی­توجهی به اقشار ضعیف و آسیب­پذیر جامعه بوده است، در حالیکه بازاریابی با هدف کمک به اقتصاد کشورها و تأمین خواسته­های مصرف­کنندگان شکل گرفته است. علت اصلی این اتهامات، غفلت اکثر شرکت­ها از ابعاد اجتماعی بازاریابی بوده است که موجب انحراف از آرمان­های بازاریابی در راه افزایش سودآوری گردیده است. شرکت­های متخلف اینگونه اندیشیده­اند که رعایت اصول اخلاقی در بازاریابی از میزان دسترسی آنها به اهداف اقتصادی می­کاهد، درحالیکه در عصر بازاریابی امروز، شرکتی که پایبند به اصول اخلاقی بازاریابی نباشد و یا حتی فروشندگان آن رفتار فروش اخلاقی را رعایت نکنند، می­تواند موجب سلب اعتماد مشتری از فروشنده و سازمان متبوعش گردد و در پی آن وفاداری مشتریان را تحت تأثیر شدیدی قرار دهد( حقیقی، 1390).

 

  • محمدرضا محمودی
۲۶
فروردين


بازاریابی چریکی یا پارتیزانی، تعیین انتخاب فعالیت های بازاریابی غیر معمول و غیر جزمی است که با هدف رسیدن به بزرگترین تاثیر ممکن در موارد ایده آل با حداقل سرمایه گذاری قابل مقایسه انجام می گیرد. بازاریابی چریکی به یک استراتژی اساسی فراگیر در آمیخته بازاریابی توسعه یافته و در واقع نوعی نگرش به سیاست های اساسی بازاریابی برای توسعه بازار است که به صورت آگاهانه به دنبال فرصت های جدید، غیر متعارف و قبلا نادیده گرفته شده، برای به کارگیری ابزارهای توسعه یافته می باشد. این خط باریکی بین بازاریابی نوآورانه، خلاق و تولیددقت و درستی در ذهن مخاطب با محدودیت  های بیش از حد است. در حالی که فعالیت های بازاریابی چریکی بیشتر و بیشتر در عملیات بازاریابی مشاهده می شود، پدیده ای است که در علم بازاریابی مورد بحث قرار گرفته و یا حتی در ادبیات بازاریابی علمی به طور کامل نادیده گرفته شده است. در این مقاله به بررسی مروری کلی از بازاریابی چریکی می پردازیم و آن را توصیف کرده و سازه های بازاریابی چریکی را به صورت نمونه هایی نشان می دهیم. در نهایت، بازاریابی چریکی از یک دیدگاه بی طرف مورد بررسی قرار گرفته و روند رشد و نمو آن را ترسیم خواهیم کرد.

واژه های کلیدی: بازاریابی پارتیزانی، بازاریابی ویروسی، ارتباطات بازاریابی، آمیخته بازاریابی، بازاریابی نوآورانه

  • محمدرضا محمودی