بررسی رابطه رفتار اخلاقی فروشنده با رضایت، اعتماد و وفاداری مشتری
علم بازاریابی شاهد تلاشها و تحقیقات قابل توجهی در زمینه موضوع اخلاق بوده است. این مساله به این دلیل است که بازاریابی، به صورت عام و بویژه رابطه خریدار- فروشنده، حیطهای است که مشکلات اخلاقی زیادی در آن به وقوع می پیوندد (ویتل و فستروند، 1987). در حال حاضر تحقیقات گسترده ای با تمرکز بر اخلاق در حال انجام میباشد، اما غالب این تحقیقات از تعامل دو جانبه خریدار- فروشنده بر جنبه فروشنده تمرکز یافته است و مطالعات نسبتاً اندکی در خصوص اخلاق با توجه به جنبه مصرفکننده صورت پذیرفته است. غالب جنبههای رفتار مصرف کننده متاثر از اخلاق می باشد. لذا «اخلاق مصرفکننده» به عنوان قوانین اخلاقی، اصول و استانداردهایی که رفتار یک شخص (یا گروه) را در زمینه انتخاب، خرید، استفاده یا فروش یک کالا یا خدمت هدایت می نماید، تعریف می شود(مانسی و ویتل، 1993).
بازاریابی همواره در جامعه متهم به استفاده از دروغ، تقلب، تجاوز به حریم خصوصی افراد، آلودگی های زیست محیطی، ترویج مصرفگرایی و بیتوجهی به اقشار ضعیف و آسیبپذیر جامعه بوده است، در حالیکه بازاریابی با هدف کمک به اقتصاد کشورها و تأمین خواستههای مصرفکنندگان شکل گرفته است. علت اصلی این اتهامات، غفلت اکثر شرکتها از ابعاد اجتماعی بازاریابی بوده است که موجب انحراف از آرمانهای بازاریابی در راه افزایش سودآوری گردیده است. شرکتهای متخلف اینگونه اندیشیدهاند که رعایت اصول اخلاقی در بازاریابی از میزان دسترسی آنها به اهداف اقتصادی میکاهد، درحالیکه در عصر بازاریابی امروز، شرکتی که پایبند به اصول اخلاقی بازاریابی نباشد و یا حتی فروشندگان آن رفتار فروش اخلاقی را رعایت نکنند، میتواند موجب سلب اعتماد مشتری از فروشنده و سازمان متبوعش گردد و در پی آن وفاداری مشتریان را تحت تأثیر شدیدی قرار دهد( حقیقی، 1390).
بیان مساله تحقیق :
امروزه شناخت و پیش بینی نیازهای مشتریان برای بنگاه اقتصادی جهت کسب مزیت رقابتی و بخش بندی بازار ضروری است. مشتری عامل کلیدی و محوری در تقویت چابکی سازمان قلمداد می شود و جهت گیری اهداف، استراتژی ها و منابع حول محور جذب و نگهداری مشتری می باشد. حفظ و تقویت وفاداری مشتریان برای شرکتهایی که دغدغه حفظ و توسعه جایگاه رقابتی خویش را در بازار دارند چالشی استراتژیک تلقی می شود(ساتن و کلین[1]، 2003).
شرکتهایی که صرفا به دنبال فروش کوتاه مدت نبوده و کسب رضایت بلند مدت مشتری را از طریق ارائه کالاها و خدمات همراه با ارزش برتر و متمایز وجهه همت خود قرار میدهند، بالطبع نفوذ بیشتری در بازار هدف کرده و مشتریان وفادارتری نسبت به سایر رقبا خواهند داشت(هوبر و همکاران[2]، 2001)
در اغلب سازمانهای خدماتی فروشندگان، آشکارترین نمایندگان شرکت میباشند. شاید توانائی فروشنده در تاثیر بر وفاداری و وابستگی مشتری به سازمان خدماتی (که فروشنده جزئی از آن است) بوسیله رفتارش به هنگام خدمات مالی تعیین گردد. بنابراین بطور سنتی ادراک مشتری مورد ملاحظه قرار گرفته است(گرونروس[3]، 1990).
مسئله اینجاست که گر چه سازمانها برخی قوانین را برای فروشندگان خود وضع نموده اند، ولی پارهای از شرایط محاط یا احاطه کننده موقعیت های فروش وجود دارند که فرصتی برای به خطر افتادن اخلاق را میسر میسازند( لاگاس و همکاران[4]، 1991).
از آنجایی که فروشندگان در یک محیط یا اوضاعی کار میکنند که نسبتا شرایط عدم نظارت بر آن حاکم است، ممکن است در این شرایط کدهای اخلاقی سازمان را نادیده بگیرند(دوبینسکی و همکاران[5]، 1986).
اصولا از آنجا که فروشندگان مسئول تولید درآمد شرکت (فروش خدمات)میباشند (که گهگاه بسیار استرسزا است) پس در نتیجه امکان دارد فروشندگان مجبور شوند جهت ابقای شغل خود درگیر رفتارهای غیر اخلاقی گردند(وتربا[6]، 1990).
از طرفی اعتماد مشتریان یکی از اجزای اصلی جهت ایجاد روابط استوار با مشتری و سهم بازار پایدار و وفاداری مشتری میباشد. با توجه به اینکه خدمات مالی بسیار نامشهود بوده و بوسیله مشخصه های اعتماد مشخص میشوند، در نتیجه اغلب مشتریان از درک چنین خدماتی عاجزند(رومنز، 2003).
در جهان کنونی که امکان تولید انبوه کالا و خدمات زمینه افزایش عرضه نسبت به تقاضا را فراهم آورده است، برای تولیدکنندگان راهی جز جلب رضایت مشتری باقی نمانده و دیگر نمیتوان حیطه بازار و عرضه را با ابزارهای محدود گذشته تعریف کرد. تجربه نشان داده است، سازمان هایی که از منظر سنتی به مفاهیم مشتری، کالا، بازار، فروش، خرید، رقابت، تبلیغات، کیفیت و... نگاه کرده و می کنند علاوه بر عدم کسب موفقیت، سرمایه های خود را هم از دست داده اند. با ظهور اقتصاد رقابتی مفاهیمی چون مشتری مداری و کسب رضایت مشتری، پایه و اساس کسب و کار تلقی شده و سازمانی که بدان بی توجه باشد از صحنه بازار حذف می شود.
همواره نیز باید در نظر داشت که امروزه عرضه کنندگان در بازار کالاهای صنعتی، مصرفی و خدماتی با مشتریانی مواجهند که تقاضاهای نامحدودی دارند و کمتر تحت تاثیر ابزارهای سنتی بازاریابی قرار می گیرند. از سوی دیگر محصولات بازار از دید مشتری تفاوت زیادی با یکدیگر ندارند چنان که نام تجاری محصول مورد نظر مشتری در دسترس وی نباشد به راحتی برند دیگری را جایگزین آن میکند و این امر نشاندهنده کاهش وفاداری مشتریان است. رقابت قیمتی نیز معنی سابق را از دست داده است و سازمان های بازارگرا و مشتریمدار به جای رقابت بر سر قیمت به حفظ و ارتقای وفاداری مشتری میاندیشند( مارتین[7]، 1996).
با وجود توجه گسترده به موضوع اخلاق در بازاریابی، هنوز در زمینه تأثیر آن بر رفتار خریدار تحقیقات چندانی انجام نشده است. با وجود آنکه مصرفکنندگان بخش کلیدی فرآیند معامله میباشند، تابحال توجه کمی در جهت درک اخلاق مصرفکننده و چگونگی تأثیر رفتار اخلاقی فروشنده بر وفاداری، رضایت و اعتماد مشتری-یعنی سه عامل کلیدی موفقیت و سودآوری سازمان- صورت پذیرفته است.
پژوهش حاضر رابطه بین فروش اخلاقی فروشنده و اعتماد، رضایت و وفاداری مصرفکننده را در شرکت دانش آوران تولید کننده و وارد کننده مانیتورهای BIG مورد بررسی قرار داده و به دنبال پاسخ به این سوال است که، آیا افزایش رفتار اخلاقی فروشنده منجر به افزایش رضایت، اعتماد و وفاداری مشتری نسبت به آن فروشگاه یا شرکت میگردد؟
پیشینه تحقیق(سابقه موضوع):
یافته های این تحقیق نشان میدهد که رفتار اخلاقی فروشنده از طریق جلب اعتماد مشتری، نقشی اساسی در وفاداری مشتری ایفا میکند. این تحقیق همچنین اذعان می دارد که رابطه متقابلی بین اعتماد مشتری به فروشنده و اعتماد مشتری به شرکت وجود دارد که البته تأثیر دومی بر اولی بیشتر است. یعنی اعتماد مشتری به شرکت تأثیر بیشتری از اعتماد مشتری به فروشنده بر روی وفاداری مشتری دارد.
لین[8] در سال 2012 به بررسی رابطه بین رفتار اخلاقی فروشنده، منافع اعتماد دریافتی مشتری[9] و رضایت مشتری که در نهایت منجر به وفاداری مشتری میشوند، بر اساس تئوری هزینه مبادلات پرداخته است. نتایج اینن تحقیق نشان می دهد که منافع اعتماد دریافتی مشتری حاصل از رفتار اخلاقی فروشنده، عامل مهمی در تعیین رضایت و وفاداری مشتری است. همچنین این تحقیق بیان میکند که بر خلاف بسیاری از تحقیقات گذشته، اگرچه رضایت مشتری تأثیر مستقیمی بر وفاداری وی به فروشنده دارد، اما چندان اثری بر روی وفاداری مشتری به شرکت ندارد. در واقع این تحقیق بر نقش کلیدی فروشنده بر حفظ وفاداری مشتری به شرکت تأکید دارد(لین، 2012).
حضرتی و همکاران در سال 2012 به بررسی رابطه بین رفتار اخلاقی فروشنده با رضایت، اعتماد و تعهد مشتری پرداخته و بیان کرده است که اگرچه رفتار اخلاقی فروشنده منجر به افزایش فروش میشود، اما کمتر تحقیقی به بررسی اثر آن بر روی مشتری پرداخته است. وی تحقیق خود را با استفاده از پرسشنامه بر روی مشتریان محصولات الکترونیکی سونی و پاناسونیک اجرا نموده و در نهایت نتیجهگیری کرده است که رفتار اخلاقی فروشنده تأثیر زیادی بر روی رضایت، اعتماد و نعهد مشتری به فروشنده دارد(حضرتی و همکاران، 2011).
روییز و رومن[10] نیز در سال 2003 به بررسی نقش رفتار اخلاقی فروشنده بر بهبود روابط فیمابین فروشنده و مشتری پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که رفتار اخلاقی درک شده توسط مشتری، نقش مهمیی در روابط بین مشتری و فروشنده ایفا میکند که به نوبه خود بر روی رضایت مشتری، اعتماد و تعهدش نسبت به فروشنده تأثیرگذار است. همچنین وی بیان میکند که رضایت و اعتماد مشتری تأثیر مثبتی بر روی تعهد وی نسبت به فروشنده دارد(روییز و رومن، 2003).
کاسرز و پاپارودامیس[11] نیز در تحقیق خود که در سال 2005 ارائه نمودند، به بررسی رابطه کیفیت ارائه خدمات با وفاداری، اعتماد و رضایت رابطهای مشتری پرداختند و از طریق تحقیق تجربیشان به این نتیجه رسیدند کهه کیفیت ارائه خدمات یا محصول بر روی ایجاد رضایت رابطهای نقشی اساسی داشته که خود منجر به ایجاد اعتماد، تعهد و وفاداری مشتری میگردد(کاسرز و پاپارادومیس، 2005).
بیان اهمیت انجام تحقیق(اهمیت نظری-اهمیت کاربردی):
از جنبه نظری این تحقیق برای نخستین بار به بررسی رابطه بین رفتار اخلاقی فروشنده با اعتماد، رضایت و وفاداری مشتری در شرکتهای فروشنده مانیتورهای BIG TOUCH میپردازد. اهمیت حفظ مشتریان وفادار در دنیای رقابتی امروز امری نیست که نیاز به تأکید مجدد داشته باشد. مشتریان راضی و وفادار هستند که در نهایت موجب سودآوری سازمان در بلندمدت میشوند.
این تحقیق برای نخستین بار در کشور به بررسی رابطه بین رفتار اخلاقی فروشنده با رضایت مشتری، اعتماد به شرکت، اعتماد به فروشنده و در نهایت وفاداری مشتری میپردازد.
بیان اهداف تحقیق :
هدف اصلی
· بررسی رابطه رفتار فروش اخلاقی فروشنده با وفاداری مشتری در شرکتهای فروشنده مانیتورهای BIG TOUCH
اهداف فرعی
· بررسی رابطه رفتار فروش اخلاقی فروشنده با اعتماد مشتری به فروشنده در شرکتهای فروشنده مانیتورهای BIG TOUCH
· بررسی رابطه رفتار اخلاقی فروشنده با اعتماد مشتری به شرکت در شرکتهای فروشنده مانیتورهای BIG TOUCH
· بررسی رابطه رفتار اخلاقی فروشنده با رضایت مشتری در شرکتهای فروشنده مانیتورهای BIG TOUCH
اهداف کاربردی
اهداف کاربردی تحقیق فوق جلب توجه شرکتهای فروشنده مانیتورهای BIG TOUCH به اهمیت تاثیر رفتار فروش اخلاقی فروشنده بر روی وفاداری مشتری میباشد تا با توجه به این مهم و به منظور تقویت میزان وفاداری مشتریان گام بردارند.
ادبیات موضوع، چارچوب نظری:
رفتار فروش اخلاقی فروشنده
هانت و ویتل[12] (1986) بیان میکنند که محیط سازمانی، شکلدهنده رفتار اخلاقی بوسیله تعدیل استانداردها و هنجارهای اخلاقی است. اخلاقیات بعنوان شاخهای از فلسفه اخلاقی است که با قضاوتها، استانداردها و قوانین رفتاری اخلاقی سروکار داشته و متشکل از کدهای اخلاقی رفتار حاکم بر افرادو جوامع در تشخیص خوب یا بد میباشد(بارتلز، 1967).
رفتار فروش خلاقی فروشنده، به معنای رفتاری از فروشنده میباشد که موجب بهبود رفاه مشتری میگردد. فروشندگانی که بر مبنای اخلاقیات رفتار مینمایند، در ارتباطات خود صادق بوده و فقط محصولات یا خدماتی را که معتقدند مشتری را منتفع میسازد، به فروش میرسانند، و وعدههایی را میدهند که میتوانند جامه عمل بپوشانند و اطلاعات مشتری را به صورت محرمانه نگه میدارند(هانسن و ریگل[13]، 2009). رفتار فروشندگان به صورت یکی از اهداف انتقادی در حیطه اخلاق درآمده است. به عنوان مثال، تحقیقی که با عنوان مدیریت بازاریابی و فروش بین 200 مدیر فروش انجام شد، نشان میدهد که 49 درصد مدیران فروش اذعان داشتند که فروشندگان آنها در فروشهای تلفنی خود متوسل به دروغ شدهاند، 34 درصد نیز بیان نمودند که فروشندگان آنها در فروشهای تلفنی خود، وعدههای غیرواقعی به مشتریان خود دادهاند، و نهایتاً 22 درصد آنها اذعان نمودند که فروشندگان آنها محصولاتی را به فروش رساندهاند که مشتریان آنها به چنین محصولاتی نیاز نداشتهاند(رومن و مونرا[14]، 2005).
رفتار بر مبنای تفکر کوتاه مدت فروشنده که وی را قادر میسازد این رفتار را به هزینه مشتری انجام دهد یا به عبارتی، فروشنده هزینه این رفتار بر مبنای تفکر کوتاه مدت خود را به مشتری تحمیل کند(چن و مائو، 2008). چنین فرض میشود که اخلاق استانداردی برای قضاوت در مورد درستی یک عمل، فی نفسه یا به خودی خودنمیباشد؛ بلکه استانداردی است برای قضاوت درستی عمل فردی نسبت به فرد دیگر، یعنی اخلاق پایه قضاوت در کنشهای فردی است(بارتلز، 1967).
هیچ گونه تعریف یا استاندارد سنجش جهانی برای اخلاق تجاری وجود ندارد که بتوان بر مبنای آن افراد را از نظر انجام رفتار اخلاقی یا غیر اخلاقی طبقه بندی نمود.رفتار اخلاقی در مقابل رفتار غیر اخلاقی بر مبنای درجه ای تعریف میشود که یک عمل ارائه شده در آن بصورت صحیح یا اشتباه خوب یا بد عادلانه یا نا عادلانه منصفانه یا غیر منصفانه ،ادراک میشود. (هانت و ویتل، 1986).
رضایت مشتری
امروزه سازمانهای تولیدی یا خدماتی، میزان رضایت مشتری را به عنوان معیاری مهم برای سنجش کیفیت کار خود قلمداد می کنند واین روند همچنان درحال افزایش است. اهمیت مشتری و رضایت او چیــزی است که به رقابت در سطح جهانی برمی گردد.
بلانچارد و گالووی معتقدند: «رضایت مشتری در نتیجه ادراک مشتری طی یک معامله یا رابطه ارزشی است به طوری که قیمت مساوی است با نسبت کیفیت خدمات انجام شده به قیمت و هزینههای مشتری»( هالول[15]، 1996).
تعریف رضایت مشتری مورد قبول بسیاری از صاحبنظران، اینگونه است: رضایت مشتری یک نتیجه است که از مقایسه پیش از خرید مشتری از عملکرد مورد انتظار با عملکرد واقعی ادراک شده و هزینه پرداخت می شود به دست میآید."( بیرلی[16]، 2004).
در ادبیات بازاریابی اینگونه آمده است که رضایت مشتری دارای دو بعد مبادلهای و بعد کلی می باشد.
مفهوم مبادلهای رضایت مشتری بر ارزیابی مشتری از هر یک از خریدهایی که انجام میدهد، توجه دارد. مفهوم کلی رضایت مشتری بر ارزیابی و احساس کلی مشتری در مورد کل برخوردها و خریدهای خود از برند مربوط میشود. در حقیقت، میتوان گفت که بعد کلی رضایت مشتری تابعی از کلیه رضایتها یا نارضایتیهای او در مبادلات قبلی است.
رضایت مشتری تجمیعی (یا کلی) ارزیابی کلی مشتری از همه تجربیات خرید و مصرف یک کالا یا خدمت در یک دوره زمانی طولانیمدت است. در حالیکه رضایت مبادلهای، اطلاعاتی در مورد برخورد و تجربه یک فرد با کالا و خدمت خاص در یک مورد خاص به دست میدهد، رضایت کلی شاخص مناسبتری در مورد عملکرد گذشته، حال و آینده شرکت است. این اهمیت از آن جهت است که مشتریان تصمیم خرید دوباره خود را بر اساس همه تجربیات خود با یک برند تا زمان حال انجام میدهند نه بر اساس یک خرید در زمان و مکانی خاص. (عبدلی و فریدون فر، 1386).
اعتماد مشتری
جانسن[17](1994) دریافت که روابط بلندمدت مشتری و فروشنده به اعتماد متقابل طرفین برمیگردد. توانایی هر یک از طرفین داد و ستد برای فراهم آوردن نتایج مثبت برای دیگری، میزان تعهد و پایبندی ارتباط را تعیین میکند. بنابراین تعهد عنصر اساسی تعیین پایبندی و تعهد روابط است(مورگان و هانت[18]، 1994).
مورمان و همکاران[19](1993) اعتماد را بصورت تمایلی به اتکا به طرفین معاملهای که در آن یک طرف مطمئن است و اعتماد دارد، تعریف میکنند. جانسن(1994) اشاره میکند که عنصر کلیدی اعتماد، حدی است که در آن مشتری اعتقاد دارد فروشنده تمایل و انگیزه سودرسانی به مشتری را دارد.
اعتماد مشتری به بخشی از باور مشتری برمیگردد که موجب تعهد و الزام وی میشود(سوان و همکاران، 1999). از همین رو، اعتماد مشتری به شرکت به معنای آن است که وی باور دارد و احساس میکند که میتواند روی کسب مزایای بلندمدت از آن حساب کند(کرازبی و همکاران، 1990). اعتماد مشتری به شرکت همچنین میتواند بصورت زیر تعریف گردد: اعتماد مشتری به کیفیت و تداوم خدمات ارائه شده از سوی شرکت(گاربارینو و جانسون[20]، 1999).
وفاداری مشتری
امروزه آشکار شده است که وفاداری مشتری در موفقیت کسب و کار یک شرکت، بطور قابل توجهی مهمتر از رضایت مشتری است. مشتریان وفادار، نیروی بازاریابی شگفتانگیزی را از طریق تبلیغات دهان به دهان و توصیه کالاها و خدمات شرکت به سایر آشنایان ارائه میدهند(دابیسی[21]، 2007).
مشتریان وفادار مزایای بسیاری را با خود به همراه دارند؛ از جمله این مزایا میتوان به سودآوری شرکتها، کاهش هزینههای بازاریابی ، افزایش فروش شرکت، حساسیت قیمتی پایین مشتریان و غیره اشاره نمود(حقیقی و همکاران، 1390).
معروفترین تعریف قابل قبول برای وفاداری، به تعریف یاکوبی و کینر[22] در سال 1973 برمیگردد که در آن وفاداری را به عنوان یک تعصب به مارک و پاسخ رفتاری در طی زمان تعریف میکنند که در آن، فرد یک مارک خاص راا نسبت به سایر مارکها ترجیح داده و به صورت یک تعهد روانی در موردآن تصمیم میگیرد(همان).
پیرسون[23]، وفاداری مشتری را به صورت ذیل تعریف نموده است: مجموعهای از افکار مشتریانی که نگرشهای مطلوبی نسبت به شرکت داشته و متعهد به خرید دوباره از شرکت مربوطه بوده و خدمات یا محصولات شرکت مزبور را به سایرین معرفی مینمایند(همان).
وفاداری مشتری بوسیله قصد وی برای انجام مجموعه متنوعی از رفتارهایی نشان داده میشود که انگیزه ای را برای ادامه رابطه وی با شرکت نشان میدهد که شامل اختصاص بودجه بیشتر به شرکتی خاص، تبلیغ مثبت از شرکت مربوطه در بین سایرین و تکرار خرید میباشد. وفاداری مشتری به خدمات شرکت بدین صورت نیز قابل تعریف است : مجموعهای از نیات مشتری در جهت ادامه ارتباط مداوم با شرکت مربوطه و توصیه شرکت مزبور به سایرین( کندی و همکاران، 2001؛ سیردشموخ و همکاران، 2002).
اما تعریفی نیز از وفاداری وجود دارد که توسط ریچارد اولیور (1999) مطرح شده است: وفاداری به یک تعهد قوی برای خرید مجدد یک محصول یا یک خدمت برتر در آینده اطلاق می شود، به صورتی که همان مارک یا محصول علی رغم تاثیرات و تلاشهای بازاریابی بالقوه رقبا، خریداری گردد. (کارولین 2002).
صاحبنظران دانش بازاریابی مزایای زیادی را برای وفاداری برشمرده اند که برخی از بارزترین آنها عبارتند از:
1. کاهش هزینه های جذب مشتریان جدید؛
2. کاهش حساسیت مشتریان به تغییرات و قیمتها؛
3. منافع حاصل از ارزش طول عمر مشتری؛
4. عملکرد مثبت از طریق افزایش قدرت پیش بینی؛
5. افزایش موانع برای ورود رقبای جدید
رابطه رفتار فروش اخلاقی با اعتماد مشتری
اعتماد مشتری در فروش رابطه ای را میتوان بصورت "باور مستحکم یا استوار مشتری به فروشنده حاکی از اینکه فروشنده طوری عمل میکند که وی از حصول منافع بلند مدت خود مطمئن گردد"تعریف نمود(کرازبی و همکاران[24]، 1990).
کندی و همکاران[25](2001) اعتماد مشتری را بدین صورت تعریف کردهاند که : ادراک مشتری از اینکه فروشنده در جهت منافع مشتری و بصورت خیرخواهانه و صادق عمل میکند. اعتماد از طریق کنش های مکرر بین طرفین (فروشنده و مشتری) گسترش می یابد که در این کنش ها مشتری ،استواری[26]، شایستگی، درستی، عدالت، مسئولیتپذیری و خیرخواه بودن فروشنده را مشاهده میکند( رومان و روییز[27]، 2005).
اعتماد مشتری بر شرکت بدین معنی است که مشتری معتقد است و احساس میکند که شرکت میتواند از این لحاظ که در جهت حصول منافع بلند مدت مشتری عمل کند، مورد اعتماد واقع میگردد. گاربارینو و جانسون[28] نیز اعتماد مشتری به شرکت را بدین صورت تعریف کرده اند: اطمینان مشتری از کیفیت و قابلیتت اتکای خدمات پیشنهادی از سوی شرکت( کرازبی و همکاران، 19900).
رابطه بین اعتماد مشتری به فروشنده واعتماد مشتری به شرکت
سوان و نولان[29] اظهار کردهاند که اعتماد به فروشنده، تابعی است از تصویر شرکت که فروشنده ایجاد کرده است. اعتماد مشتری به شرکت احتمالا از طریق فرایند انتقال، تاثیر مستقیمی بر روی اعتماد مشتری بهه فروشنده دارد(دانی و کنون[30]، 1997). اعتماد یک ویژگی ذاتی است که موجب اتکا، وفاداری، اطمینان و اعتقاد میشود. برای معتمد بودن، شخص باید دارای سوابقی از جمله صداقت و وفاداری باشد. در فروشهای رابطهای، اعتماد وقتی ایجاد میگردد که مشتری نسبت به عملکرد آتی فروشنده اطمینان داشته باشد زیرا سطح عملکرد گذشته فروشنده از نظر مشتری رضایتبخش بوده است که وی به معامله به فروشنده فوق اقدام نموده است( کرازبی و همکاران، 1990)، بعبارت دیگر ،اعتماد یک فرایند تجمعی میباشد که در طول معاملات یا کنشهای رضایتبخش با فروشنده برای مشتری ایجاد شده است. همچنین مشتری علاوه بر ارزیابی کنشهای مستقیم با فروشنده، این مورد که عملکرد آتی شرکت اطمینان بخش است یا نه را نیز مورد ارزیابی قرار میدهد( چن و مائو، 2009).
رابطه اعتماد با وفاداری مشتری
اعتماد سنگ بنای روابط بلند مدت میباشد که تعیین کننده کلیدی تعهدات رابطهای است و در ایجاد وفاداری ثابت یا استوار مشتری بسیار مفید است( دانی و کنون، 1997).
با توجه به اینکه وفاداری بعنوان تکمیل کننده اعتماد بیان گردیده است، درجه وفاداری مشتری بصورت امری قابل توجه برای شرکتهای خدمات مالی در خواهد آمد. زیتمال و دیگران[31] (1996) بیان داشتهاند که وفاداری مشتریی بوسیله قصد وی برای انجام مجموعه متنوعی از رفتارهایی نشان داده میشود که انگیزهای را برای ادامه رابطهه وی با شرکت نشان میدهد که شامل اختصاص بودجه بیشتر به شرکتی خاص، تبلیغ مثبت از شرکت مربوطه در بین سایرین و تکرار خرید میباشد. وفاداری مشتری به خدمات شرکت بدین صورت نیز قابل تعریف است : مجموعه ای از نیات مشتری در جهت ادامه ارتباط مداوم با شرکت مربوطه و توصیه شرکت فوق به سایرین(کندی و همکاران، 2001).
از طرفی سیرد شموخ و دیگران[32] (2002) تفاوتهایی در مبنای استنتاجی برای ارزیابیای که مشتریان از فروشندگان و تامینکنندگان خدمات(شرکت)را دارند بیان میدارند و اشاره میکنند که ارزیابی مشتریان ازز فروشندگان بر مبنای رفتارهای مشاهده شده از آنها در طی فروش میباشد، در حالیکه قضاوت در مورد شرکت، بر مبنای خطمشیها[33] و رویههای حاکم بر مبادلاتی است که مشتری آنها را تجربه کرده است. به عبارتت دیگر، اعتماد متشکل از اعتماد بر فروشنده خدمات مالی و اعتماد بر شرکت میباشد که به نوبه خود وفاداری ویی را تحت تاثیر قرار میدهد. پس جهت حصول ارتباط بلند مدت با مشتری اینکه به چه نحوی اعتماد مشتری به فروشنده و شرکت را بنا کنیم و آنرا ابقا کنیم، امری بسیار ضروری است(همان).
مدل تحقیق
فرضیات یا سؤالات تحقیق ( بیان روابط بین متغیرهای مورد مطالعه ):
سوال اصلی
· آیا بین رفتار فروش اخلاقی فروشنده و رضایت، اعتماد و وفاداری مشتری رابطه معنیداری وجود دارد؟
سوالات فرعی
· آیا بین رفتار فروش اخلاقی فروشنده و رضایت مشتری رابطه معنیداری وجود دارد؟
· آیا بین رفتار فروش اخلاقی فروشنده و اعتماد مشتری به فروشنده رابطه معنیداری وجود دارد؟
· آیا بین رفتار فروش اخلاقی فروشنده و اعتماد مشتری به شرکت رابطه معنیداری وجود دارد؟
· آیا بین رضایت مشتری و اعتماد مشتری به فروشنده رابطه معنیداری وجود دارد؟
· آیا بین اعتماد مشتری به فروشنده و اعتماد مشتری به شرکت رابطه معنیداری وجود دارد؟
· آیا بین اعتماد مشتری به شرکت و اعتماد مشتری به فروشنده رابطه معنیداری وجود دارد؟
· آیا بین رضایت مشتری و وفاداری مشتری رابطه معنیداری وجود دارد؟
· آیا بین اعتماد مشتری به فروشنده و وفاداری مشتری رابطه معنیداری وجود دارد؟
· آیا بین اعتماد مشتری به شرکت و وفاداری مشتری رابطه معنیداری وجود دارد؟
فرضیه اصلی
· بین رفتار فروش اخلاقی فروشنده و رضایت، اعتماد و وفاداری مشتری رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیات فرعی
· بین رفتار فروش اخلاقی فروشنده و رضایت مشتری رابطه معنیداری وجود دارد.
· بین رفتار فروش اخلاقی فروشنده و اعتماد مشتری به فروشنده رابطه معنیداری وجود دارد.
· بین رفتار فروش اخلاقی فروشنده و اعتماد مشتری به شرکت رابطه معنیداری وجود دارد.
· بین رضایت مشتری و اعتماد مشتری به فروشنده رابطه معنیداری وجود دارد.
· بین اعتماد مشتری به فروشنده و اعتماد مشتری به شرکت رابطه معنیداری وجود دارد.
· بین اعتماد مشتری به شرکت و اعتماد مشتری به فروشنده رابطه معنیداری وجود دارد.
· بین رضایت مشتری و وفاداری مشتری رابطه معنیداری وجود دارد.
· بین اعتماد مشتری به فروشنده و وفاداری مشتری رابطه معنیداری وجود دارد.
· بین اعتماد مشتری به شرکت و وفاداری مشتری رابطه معنیداری وجود دارد.
روش تحقیق
این تحقیق از لحاظ روش شناسی یک تحقیق کاربردی محسوب می شود، چرا که با توجه به مدل مفهومی پژوهش و با توجه به شاخص های استخراج شده از ادبیات به بررسی رابطه فروش اخلاقی با اعتماد، رضایت و وفاداری مشتریان میپردازد و نتایج تحقیق میتواند برای سازمان مربوطه و سایر سازمانها کمک شایانی نماید. هدف تحقیقات کاربردی توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است. به عبارت دیگر تحقیقات کاربردی به سمت کاربرد عملی دانش هدایت میشونداز طرفی از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، تحقیق حاضر تحقیقی توصیفی از نوع همبستگی است. تحقیقی توصیفی شامل مجموعه روش هایی است که هدف آنها توصیف کردن شرایط یا پدیدههای مورد بررسی است. روش همبستگی برای کسب اطلاع از وجود رابطه بین متغیرها انجام میپذیرد؛ ولی الزاماً کشف رابطه علت و معلولی موردنظر نیست.
جامعه آماری (قلمرو مکانی-زمانی-موضوعی):
جامعه آماری تحقیق حاضر عبارت است از کلیه فروشندگان شرکتهای فروشنده مانیتورهای BIG TOUCH و نمونه موردنظر مجموعهای از فروشندگان چندین شرکت فروشنده مانیتورهای BIG TOUCH از جامعه موردنظر است که شرکتهای موردنظر با روش خوشهای نمونهگیری میشوند.
قلمرو مکانی – شرکتهای فروشنده مانیتورهای BIG TOUCH مشهد و تهران
قلمرو زمانی- قلمرو زمانی تحقیق حاضر عبارت است از فاصله زمانی بین مهر 1394 تا انتهای اسفند 1394. تحقیق حاضر در مدت زمان حداقل 6 ماهه به انجام خواهد رسید.
قلمرو موضوعی- با توجه به موضوع تحقیق، قلمرو موضوعی نیز برنامهریزی و اجرای رفتار فروش اخلاقی فروشنده و تأثیر آن بر روی رضایت و اعتماد و وفاداری مشتریان شرکتهای فروشنده مانیتورهای BIG TOUCH میباشد.
روش نمونه گیری-اندازه نمونه:
روش نمونه گیری بصورت نمونهگیری تصادفی خوشه ای می باشد که از جامعه مورد نظر انتخاب گردیده و حجم نمونه با توجه به حجم جامعه و مطابق فرمولهای مربوطه استخراج میگردد.
روش و ابزار گردآوری داده ها:
جهت گردآوری اطلاعات و دادههای مورد نیاز برای بررسی فرضیات تحقیق، از پرسشنامه استفاده می شود (منابع اولیه). علاوه بر استفاده از پرسشنامه،از منابع کتابخانهای نظیر کتب، مقالات، پایان نامهها همچنین اینترنت و پایگاههای اطلاعاتی نیز بعنوان منابع ثانویه، به منظور گردآوری اطلاعات و دادهها استفاده میگردد.
به منظور سنجش پایایی و قابلیت اطمینان پرسشنامهها نیز از آزمون آلفای کرونباخ استفاده میگردد.
روش تجزیه تحلیل داده ها:
روش تجزیه و تحلیل دادهها بر اساس آمار استنباطی و استفاده از ضریب همبستگی پیرسون به منظور تعیین نوع روابط بین متغیرهاست.
همچنین از روش تحلیل مسیر[34] به منظور به دست آوردن برآوردهاى کمى روابط علّى بین متغیرها استفاده خواهد شد که البته به جهت بررسی مدل و اطمینان از مطلوبیت آن از نرم افزار لیزرل استفاده خواهد شد. خروجی این نرم افزار شامل نمودار مسیر و شاخصهای برازش و همچنین معادله خط بر اساس متغیرهای مستقل و وابسته مدل میباشد.
تحلیل مسیر روش آماری کاربرد ضرایب بتای استاندارد رگرسیون چند متغیرى در مدل هاى ساختاری است .هدف تحلیل مسیر به دست آوردن برآوردهاى کمى روابط علّى (همکنشی یکجانبه یا کواریته) بین مجموعهاى از متغیرهاست. ساختن یک مدل علّی لزوماً به معنای وجود روابط علّی در بین متغیرهای مدل نیست بلکه این علیت بر اساس مفروضات همبستگی و نظر و پیشینه تحقیق استوار است.
تحلیل مسیر بیان مى کند که کدام مسیر مهمتر و یا معنادارتر است. ضرایب مسیر براساس ضریب استاندارد شده رگرسیون محــــــاسبه مى شود. یک متغیر به صورت تابعى از دیگر متغیرها فرض مى شود و مدل رگرسیونى آن ترسیم مى شود.برای بدستآوردن برآوردهای ضرائب اصلی مسیر کافی است هر متغیر وابسته (درونزا) به متغیرهائی که مستقیماً تحت تأثیر آن است بازگشت داده شود. به بیان دیگر برای برآوردهای هر یک از مسیرهای مشخص شده، ضرائب استانداردشده رگرسیون (یا ضرائب مسیر) محاسبه میشود. این ضرائب از طریق برقراری معادلههای ساختاری یعنی معادلههائی که ساختار روابط مفروض در یک مدل را مشخص میسازد به دست میآیند.
[1] Sutton&klein
[2] Huber,Herrmann,Morgan
[3] Gronroos
[4] Lagace, R.R., Dahlstrom, R., & Gassenheimer, J.B.
[5] Dubinsky, A.J., Howell, R.D., Ingram, T.N., & Bellenger, D.N.
[6] Wotruba, T.R.
[7] Christopher martin
[8] Su-Hsiu Lin
[9] the customer-perceived confidence benefits
[10] Sergio Roma´n, Salvador Ruiz
[11] Ruben Chumpitaz Caceres and Nicholas G. Paparoidamis
[12] Hunt and Vitell
[13] Hansen, John D. and Riggle, Robert J
[14] Roma´n, Sergio, and Munuera, Jose´ Luis
[15] Hallowell
[16] Beerli
[17] Ganesan
[18] Morgan, R.M. and Hunt, S.D
[19] Moorman, C., Deshpande´, R. and Zaltman, G.
[20] Garbarino & Johnson
[21] Ndubisi, N.O
[22] Jacoby & Kyner
[23] Pearson
[24] Crosby, L.A., Evans, K.R., & Cowles, D
[25] Kennedy, M.S., Ferrell, L.K., & Leclair, D.T
[26] Consistent
[27] Roma’n,Ruiz
[28] Garbarino &Johnson
[29]Swan &Nolan
[30]Doney,Cannon
[31] Zeithaml, V.A., Berry, L.L., & Parasuraman, A.
[32] Sirdeshmukh, D., Singh, J., & Sabol, B.
[33] Policies
[34] path analysis
- ۹۶/۰۱/۲۶